گنجینه اشعار ناب رضوی

اینجاست محل عاشقی با دلدار******** یعنی که رئوف دات بلاگ دات آی آر

گنجینه اشعار ناب رضوی

اینجاست محل عاشقی با دلدار******** یعنی که رئوف دات بلاگ دات آی آر

گنجینه اشعار ناب رضوی

این جا،جای گدا هاست.گدا های امام الرئوف(ع).یعنی"همه".
در مورد عکس بالا هم باید بگم که ذکر زیبایی روی آن نوشته شده که تقریبا داره فراموش میشه.
در ضمن هرگونه استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۱
  • ۰

ترجمه عشق

عشق یعنی یه آهو

که آقام شد ضامن او

 

عشق یعنی یه پابوس

اون هم تو خاک طوس

 

عــشق یعنی یه زائر

که الآن شده پاک وطاهر

 

عشق یعنی یه نماز

تو حرم با سوز وگداز

 

عــشق یعنی یه علیل

که شفا گرفت بی دلیل

 

عـشق یعنی یک حج

تو حرم ثـامن الحجج

 

عشق یعنی یک جان

که بدم پای رضا جان

 

عشق یعنی کربلا

بعد زیــارت آقا

 

  • گدای امام رضا(ع)ان شاءالله
  • ۰
  • ۰

باید به قد عرش خدا قابلم کنند

شاید به خاک پای شما نازلم کنند


دل می کنم از آنکه دل ازتو بریده است

دل می دهم به دست تو تا بیدلم کنند


امشب کمیت شعرم اگر لنگ می زند

فردا به لطف چشم شما دعبلم کنند


ایمان راستین هزاران رسول را

آمیخته اگر که در آب و گلم کنند-


-شاید خدا بخواهد و با گوشه چشم تان

بر رتبه ی غلامی تان نائلم کنند


وقتی سرشت آب و گلم را ازل خدا

بر آن نوشت رعیت سلطان ارتضا


  • گدای امام رضا(ع)ان شاءالله
  • ۰
  • ۰

ای که مرآت خدایی مددی حضرت سلطان

معدن جود و سخائی مددی حضرت سلطان


هر گدائی که به سویش بنمایی تو نگاهی

رسد آخر به نوایی مددی حضرت سلطان


تو نگفته بدهی حاجت و این رسم رئوف است

مهد احسان و عطایی مددی حضرت سلطان


چه شهیدان که گرفتند برات از حرم تو

که حبیب شهدایی مددی حضرت سلطان


روضه‌های سحر کوی تو دارد چه صفایی

صاحب هر چه بکائی مددی حضرت سلطان


قبله ی کعبه تویی جملۀ شاهان سگ کویت

کی تو حج فقرایی مددی حضرت سلطان


پرچم سبز سر گنبد تو هادی عشق است

چون کند قبله نمایی مددی حضرت سلطان


تحت آن قبه ی زردت که بود عرش الهی

گریه دارد چه صفائی مددی حضرت سلطان


بی خود از خود شده دل هر دمی آید به حریمت

بشود کرببلائی مددی حضرت سلطان


زیر ایوان طلایت چو نجف غرق غرورم

شهریار دو سرائی مددی حضرت سلطان


قاسم نعمتی


منبع:حسینیه پایگاه تخصصی مدح و مرثیه


  • گدای امام رضا(ع)ان شاءالله
  • ۰
  • ۰

نامه ام را می گذارم باز بر دوش نسیم

راه دشوار است بسم الله الرحمن الرحیم


حال تو الحمد لله است مانند بهشت

حال ما – العفو - مثل خار و خس های جحیم


خانه تو زادگاه ابرهای بی قرار

خانه تو زادگاه آفتاب است از قدیم


حرف های ما پر از پروانگی هستند، باز

در طواف نور تو پرواز کم می آوریم


چیست تکلیف کسی که در خودش زندانی است

او که دور افتاده از فیض صراط المستقیم


از رمیدن های آهو ترس و تک افتادگی

بغض هایم را بخوان از چشم های یاکریم


خسته ام،زن های طالع بین مشهد گفته اند:

پیله کرده غصه در چشمانم،اما بگذریم


حال من با فال " انعمت علیهم" می شود

بهتر از  حال کبوترهای در صحنت مقیم


هرچه می خواهد دل تنگت بگو، من راضی ام

درجواب نامه ام باران بیاید یا نسیم


رقیه ندیری

  • گدای امام رضا(ع)ان شاءالله
  • ۰
  • ۰

قلم را ، دفترم را دوست دارم

واین طبع ترم را دوست دارم


چقدر اینکه برایت ، در زیارت

غزل می آورم را دوست دارم


یکی از این سحرها شاعرم کرد

سحرهای حرم را دوست دارم


سحرها در شبستان گوهرشاد

نماز مادرم را دوست دارم


نگینش را همین مشهد خریدم

اگر انگشترم را دوست دارم


میان زائران دل شکسته

غمِ دور و برم را دوست دارم


کنیز خواهرت هستم که گفتی

کنیز خواهرم را دوست دارم


به لطف  آن سه باری که می آیی

جهان دیگرم را دوست دارم


شفا می خواستم اما کنارت

همین که بهترم را دوست دارم


وداعی نیست در رسم کریمان

سلام آخرم را دوست دارم


زهرا بشری موحد

منبع:حسینیه پایگاه تخصصی مدح و مرثیه

  • گدای امام رضا(ع)ان شاءالله
  • ۰
  • ۰

بحر طویل

گره ای سخت زد و بغچه ی خود را برداشت

دلش اینبار هوای حرمی دیگر داشت

روستایی فقیریست ولی باور داشت

شوق دیدار غریب الغربا بر سر داشت

 

چوب دستی به کف دست و قدم بر سر صحرا زده وپشت سر او کاسه ی آبی به زمین ریخت زنی پیر و به او گفت که مادر برسان از من افتاده سلامم به امامم و بگو قوت پا نیست.بیایم به حضورت به شفا خانه ی نورت برو فرزند گره زن پرِ این پارچه را کنج ضریحش به امیدی که شاید گشاید گره ها را دل ما را

لطف ادامه مطلب را مطالعه بفرمایید.


 

  • گدای امام رضا(ع)ان شاءالله
  • ۰
  • ۰

هرچندکه درشهر تو بازار زیاد است

باید برسم زود... خریدار زیاد است


من در به درِ پنجره فولادم و دیریست

بین من و آن پنجره دیوار زیاد است


آنقدر کریمی که بدهکار تو کم نیست

آنقدر کریمی که طلبکار زیاد است!


پاییز رسیدم به حرم با همه گفتم:

اینجا چقدر چادر گلدار زیاد است


با بار گناه آمده ام مثل همیشه

با بار گناه آمدم این بار زیاد است!


گندم به کبوتر بدهم ؟ شعر بگویم؟

آخر چه کنم در حرمت؟! کار زیاد است!


نوروز به نوروز... محرم به محرم...

سرمست زیاد است، عزادار زیاد است


هر گوشه ی ایران حرم توست که با تو

همسایه ی دیوار به دیوار زیاد است


از دور سلامی و تو از دور جوابی

این فاصله انگار نه انگار زیاد است


یک شب که به رؤیای من افتاد مسیرَت

دیدم چقَدر لذت دیدار زیاد است...


درخواب... سرِ سفره ی اطعام... تو گفتی:

هر قدر که میخواهی... بردار ، زیاد است




منبع:حسینیه پایگاه تخصصی مدح و مرثیه
  • گدای امام رضا(ع)ان شاءالله